پاییز بلند |
الهی عقل ما جهانی را کفایت است. ما را به عقل دیگران چه حاجت است؟ الهی دروغهای ما راست و دوغهای ما ماست گردان. الهی زیباییهای من به وصف در نگنجد، پیش جمال من یوزارسیف چه سنجد؟ الهی زبانی که ما را نستاید، اگر لالمونی بگیرد، شاید. الهی راه راست را به سمت ما کج بفرما. الهی آنکه مرا ندید، چه دید؟ و او را چه توان گفت جز ندید بدید؟ الهی چون میدانی که حق با من است، چه حاجتم به گفتن است؟ الهی صندوق رأی بهانه است، غرض دست غیب است که در میانه است. الهی هرچند به بی لیاقتی فاشیم، چنان کن که بههر قیمتی خشنود باشیم. الهی دیگران کاشتند و ما خوردیم. ما چه داریم دیگران بخورند؟ الهی ترمز من خراب است، به هرکجا که بکوبم، عین ثواب است. الهی مگوی که برای دیگران چه کردهای؟ بپرس که دیگران برای من چه کردهاند؟ الهی هر که مرا شناخت، لُنگ خود بینداخت. الهی عاقبت محمود گردان/ دعای من اجابت زود گردان.
[ سه شنبه 90/7/26 ] [ 4:11 عصر ] [ آناهیتا ستایش ]
[ نظر ]
|
|
[ طراحی : میهن اسکین ] [ Weblog Themes By : MihanSkin ] |